انتقاد از غفلت در امور جوانان و فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۱۶۹۶۵
به گزارش خبرنگار مهر، آیتالله جواد حاجیزاده صبح پنج شنبه در جلسه شورای فرهنگ عمومی شهرستان اهر بر لزوم برگزاری جلسات شورای فرهنگ عمومی در روستاهای بخش مرکزی و فندقلو تأکید کرد و افزود: برگزاری شورای فرهنگ عمومی در روستاهای بخش مرکزی و فندقلو برای ارزیابی وضعیت فرهنگی بخشها ضروری است.
وی با اشاره به اینکه غفلت از امور جوانان و فضای مجازی موجب بهرهبرداری و سوءاستفاده دشمنان در اغتشاشات اخیر شد، گفت: بین نسلها گسست به وجود آمده به عبارتی نسل زمان انقلاب با نسل جوان درک متقابلی از همدیگر ندارند و چون جوانان به حد کافی را درک نکردهایم، شرایط برای سوءاستفاده دشمنان فراهم شد و این در حالی است نباید چون اغتشاشات کف خیابان جمع شده بگوییم ماجرا تمام است البته باید به جوانان توجه ویژهای داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با انتقاد از غفلت دستگاههای مسئول از فضای مجازی بیان کرد: باید قبول کنیم نهادهای متولی، فضای مجازی را رها کرده و فضا را تسلیم براندازان کردهاند. یکی از موارد رهاشدگی فضای مجازی، هتک حرمت از مسئولان نظام جمهوری اسلامی و در اختیار گرفتن فضای مجازی توسط دشمنان است.
امام جمعه اهر با گلایه از بیتوجهیها به مسائل فرهنگی خاطرنشان کرد: موضوعات اقتصادی، معیشتی، اجتماعی و … مهم هستند، اما بیتوجهی به مسائل فرهنگی تبعات جبرانناپذیری دارد لذا از دولت سیزدهم توجه به مسائل فرهنگی را انتظار داریم تا این موضوع در حاشیه نماند.
حاجیزاده با تأکید بر اینکه نباید مطالبات و مشکلات مردم و جوانان در جریان اغتشاشات فراموش یا نادیده گرفته شود، یادآور شد: حضور انقلابیون در فضای مجازی جهت پاسخ به شبههافکنی دشمنان بسیار ضعیف است و متأسفانه عدم داشتن سواد رسانهای، موجب موجسواری دشمنان در فضای مجازی میشود.
کد خبر 5655805منبع: مهر
کلیدواژه: شهرستان اهر تبریز جلسه شورای اداری بوشهر کرمانشاه آلودگی هوا تبریز گرگان ایلام بیرجند مشهد اردبیل بارش برف سنندج فرماندهی انتظامی لرستان روایت حبیب فضای مجازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۱۶۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت! سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود، کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا، از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
منبع: صداوسیما
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات